به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و چهارم آبان ماه در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» است که به این مناسبت با آقایان «محمد علی رکنی» و «مهدی کُرد فیروزجایی»، دو تن از فعالان عرصه نویسندگی و کتابخوانی گفت و گوی کوتاهی انجام داده ایم که تقدیم می شود :
* چرا باید کتاب بخوانیم؟ کتابخوانی چه کمکی به ما خواهد کرد؟
آقای محمد علی رکنی:
هر کدام از ما یک بار زندگی می کنیم و فرصت تجربه های بسیار را نداریم؛ اما کتاب (مخصوصا ادبیات) این فرصت را به ما می دهد که زندگی های متفاوتی را تجربه کنیم و چون کلمات تصویر ندارند، ما را وارد دنیای خیال کرده و ما با خیال خود پرواز نموده و به جای انسان های مختلف که هیچ وقت آنان را ندیدیم و نمی شناسیم، موقعیت های مختلف آنان را تجربه می کنیم و به تجربه زیستی ما کمک می کند و می توانیم عالم دیگری را سیر کنیم و بفهمیم.
ما این فرصت را نداریم که همه چیز را تجربه کنیم یا همه انسان های بزرگ را ببینیم و با آنان معاشرت کنیم.
خواندن کتاب های بزرگان این فرصت را برای ما خواهد داشت که انگار با او معاشرت کرده و چکیده افکار و تجربیات او را میتوانیم به راحتی به دست آورده و استفاده نماییم.
کتاب می تواند از جهات گوناگون انسان را غنی تر کند و سبب می شود تجربه های بسیاری پیدا کرده و بتوانیم به شکوفایی برسیم؛ از طرف دیگر، انسانی که کتاب نمی خواند، انگار خود را از لذت و معناهای زیبا و تجربیات و دانش محروم می کند و زیستن بدون کتاب، خواندن همانند آن است که با یک چشم زندگی کنیم و هیچ وقت نفهمیم که اگر ما دو چشم داشته باشیم، می توانیم بهتر و زیباتر ببینیم.
آقای مهدی کرد فیروزجایی:
انسان عاقل جویای کمال، رستگاری، سعادت و طالب حقیقت که دوراندیشی نسبت به آینده به معنای عام آن دارد؛ چه در این دنیا و روزهای زندگی و چه پس از زندگی که معتقد به حیات معقول برای دست یافتن به این سعادت و حقیقت است، نیاز به آن دارد که بر معرفت خود بیفزاید و به شدت به دنبال معرفت و شناخت است و نیاز به بیشتر دانستن دارد و از نادانسته های خود بکاهد و اگر بخواهد بر معرفت خود بیفزاید، باید رهگذر مطالعه و کتابخوانی گذر کند.
چرا یک انسان تشنه آب می خورد؟ انسانی که ولع سعادت دارد و می خواهد سعادتمند زندگی کند و پیرو آن، تشنه معرفت است، باید حقیقت رابشناسد و به دنبال آن برود؛ از این رو کتابخوانی یکی از اصلی ترین راه های رسیدن به آن سعادت، رستگاری و آینده است؛ کما اینکه انسان تشنه نیاز به آب دارد و کتاب همانند چراغ در تاریکی و آب برای فرد تشنه است.
با توجه به اینکه در هفته کتاب و کتابخوانی به سر ببریم، باید بگوییم که نیاز نیست هر کتابی را بخوانیم؛ اما باید کتاب خوب را مطالعه کنیم.
* برخی از افراد علاقمند به کتابخوانی هستند، اما بلد نیستند؛ چگونه باید کتاب خواند؟
آقای محمد علی رکنی:
این جمله غلطی که «هر کتابی ارزش یکبار خواندن دارد» را باید فراموش کنیم؛ نه ما آنقدر عمر و وقت داریم و نه آنقدر زمان داریم که بعضی از کتاب هایی که ضعیف هستند را بخوانیم.
ما می توانیم علایق خود را پیدا کنیم؛ مخصوصا اینکه علاقه من در مطالعه در کدام تقسیم بندی ها و موضوعات قرار می گیرد.
طبیعی است که در هر بخشی، صدها و هزاران جلد کتاب وجود دارد و من فرصت این را ندارم که همه کتاب ها را بخوانم و بعد به کتاب های مورد علاقه خود برسم.
اگر می خواهیم از خواندن کتاب خسته نشویم و کتاب های خوب پیدا کنیم، راهش این است که به انسان های کتابخوان و با تجربه نزدیک شده و از تجربیات آنان استفاده کنیم.
مثلا اگر می خواهم در حوزه ادبیات کتاب بخوانم، طبیعی است که اگر به تنهایی بخواهم شروع به کتابخوانی کنم، با سرچ در اینترنت و یا فقط به تبلیغات بسنده کنم، بعد از مدتی زده شده و خسته می شوم؛ اما اگر اهلش را پیدا کنم که کتاب های خوب را می شناسد و از تجربیات دیگران هم استفاده کرده باشد، کمک بسیار زیادی می تواند به من کند؛ یعنی مسیری را برای من باز کند که این مسیر، خیلی روشن تر، راحت تر و در دسترس تر است؛ بعد از این کم کم می توانم وارد جهان مطالعه و کتابخوانی می شوم و مشی ها و نویسنده ها را می شناسم و ذره ذره اگر مداومت کنم، تبدیل به انسانی می شوم که خودش حرفه ای می شود و ذره ذره مسیر خود را پیدا کرده و حتی می توانم به دیگران، کتاب پیشنهاد بدهم و با مطالعه کمی از یک کتاب، متوجه می شوم که آیا این کتاب ارزش مطالعه دارد یا ندارد؛ مثل خیلی از کارها، کتابخوانی هم صبر و حوصله و تمرین می خواهد و حتما اگر ما این صبر و تمرین را به جان بخریم و نگاهمان به مغز و معنایی باشد که یک روز در اختیار ما قرار خواهد گرفت، مسیرمان را پیدا خواهیم کرد.
* چگونه می توان کتابخوانی را به صورت مستمر ادامه داد و خسته نشد؟
آقای محمد علی رکنی:
یکی از راهکارها این است که با انسان های کتابخوان ارتباط داشته باشیم؛ محیط بسیار مهم است. به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان از کتابخوانی و استفاده کردن از تجربیات آدم های کتابخوان دیگر، ما را سر ذوق خواهد آورد.
دلیل خستگی بسیاری از انسان هایی که در مسیر کتابخوانی خسته می شوند، تنهایی ست؛ گفت و گو ندارند؛ گعده ندارند؛ راجع به کتاب هایی که می خوانند با کسی حرف نمی زنند؛ اما فکر کنید جایی باشد که آدمهایی که کتاب ها را می خوانند، بنشینند و راجع به این کتاب ها حرف بزنند و انسان نظر دیگران را هم متوجه شود؛ پس می تواند برای او جالب و زیبا باشد و در این جمع هاست که دیگران، کتاب پیشنهاد می دهند؛ پس جمع انسان های کتابخوان اگر بیشتر شود و جامعه کتابخوان تر شود، علاقه انسان هم به کتابخوانی بیشتر می شود.
متأسفانه جامعه ما کتابخوان نیستند و این گعده ها کم است؛ اما کسی که علاقه دارد، باید انسان های علاقمند به کتابخوانی را پیدا کنیم ، در کنار آنان قرار گرفتن و گفت و گو با آنان، ما را مدام در این مسیر قرار می دهد.
از دیگر راهکارها این است که اگر کتاب های مورد علاقه خودم را پیدا کنم و کتاب های خوب را پیدا کنم و بخوانم و لذت ببرم، نیمی از راه را رفته ام و نیاز به هل دادن کسی نیست؛ یکی از علت هایی که سبب می شود انسان ها در ادامه مسیر کتابخوانی خسته شوند، این است که کتاب خوب، کم است و کمتر معرفی می شود و ما بیشتر درگیر تبلیغات و پروپاگانداها هستیم و ذره ذره احساس می کنیم با سلیقه و ذائقه ما جور در نمی آید و از مسیر خارج می شویم.
آقای مهدی کُرد فیروزجایی:
اینکه کتاب را چگونه بخوانیم که بعد از یک مدتی خسته نشویم، یک بحث، «چگونه خواندن است» و بحث بعدی «چه چیزی خواندن است».
اینکه چگونه بخوانیم، روش های مطالعه وجود دارد و قابل دسترسی است؛ اما اینکه چه بخوانیم، باید فراخور پیش زمینه های ذهنی، متن را برای مطالعه انتخاب کنیم؛ کما اینکه برای یک دانش آموز دوره ابتدایی که تازه خواندن و نوشتن را یاد گرفته، نباید فراتر از متن های دوره ابتدایی برای او در نظر گرفت؛ هر چقدر داشته های ذهنی که به نوعی زیرساخت مطالعه کتاب های پیش رو هست، غنی تر باشد می شود، می توان کتاب های فراخور را برای مطالعه انتخاب کرد؛ از این رو برای کسی که هیچ درکی از دانش منطق ندارد و ابتدائیات فلسفه را نمی داند، نمی شود کتاب فیلسوفان بزرگ را توصیه کرد؛ یا کسی که ذهن آماده ای برای خواندن آثار پیچیده ادبی را ندارد، نمی توان به او گفت که آثار فلان نویسنده سخت نویس را بخوان.
باید با توجه به داشته های قبلی فرد، کتاب هایی معرفی کرد که بتواند این کتاب ها را بفهمد.
یکی از دلائلی که انسان ها زود از کتاب خواندن خسته می شوند، برداشتن سنگ بزرگ است و در فرایند خواندن آن دچار مشکل می شوند.
گفت و گو از: محمد رسول صفری عربی
نظر شما